آدرینا جونآدرینا جون، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

آدرینا بانوی اردیبهشتی

روزت مبارک تمام هستی ام...

اگر تو نبودی... .   جهان بی خنده های تو معنا نخواهد داشت. اگر تو نباشی هیچ بهاری حتی اگر لبریز شکوفه باشد دیدن ندارد. اگر تو نبودی , باران ها همه دلگیر میشدند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران, بی چتر لبخند نمیزد. اگر تو نبودی شمعدانی های لب پنجره, این گونه زیبا گل نمیکردند و عطر سیب, دیگر معنایی نداشت. اگر کودک نبود, نه پدر معنا داشت و نه هیچ مادری بهشتی میشد. اگر کودکان نبودند, شکوفه های زندگی به بهار نمیرسیدند و خانواده بی مفهوم ترین واژه ای میشد که در لغت نامه ها میشد پیدا کنی. کودکان, باغچه هایی از امیدند که از شکوفه های انار لبریز است.   هر کودک, گلدانیست از زیباترین گلهای معطر, که خانه ها را به...
18 مهر 1394

آدرینا عاشق باباییشه

سلام به شیطونک خودم خوبی مامانی؟ خب امروز اومدم یه کم از کارهای پدر و دختری بگم که چه لاوی میترکونن برای هم   هروقت که بابایی میخواد بره سرکار ما تو خونه یه جنگ و بساطی داریم که نگووو  خانوم مگه میزاره؟ همچین که بابایی میگه من برم شما محکم میپری تو بغلش و سفت میگیری گردنشو مگه ول میکنی؟ من مجبور میشم قبلش شمارو ببرم تو اتاق قائم کنم ولی باز وقتی که از اتاق میایم بیرون و میبینی که واقعا رفته شروع میکنی به جیغ و گریه ... وای باید خدا خدا کنم که صبحها بیدار نشی چون از 8 تا 10 صبح من اینجوریم  و شما هم اینجوری  البته اینم بگما هرکی میاد خونه مون وقتی میخواد بره همین بساطو داریم اما بابایی خیلی بیشتر...
6 مهر 1394
1